بخش چارم قانون وقانونیت دردوره نادرشاه !
ع.باغبان ع.باغبان

          اکتوبر1929 الی نوامبر 1933 (1308 الی  1312 هجری)

 

محمدنادرپسرسردارمحمدیوسف درسال 1883 دردیره دون هندوستان بدنیا آمد.تحصیلات خصوصی رادرهندوستان انجام داد درسال 1901ازتبعید به افغانستان برگشت.بعدا شامل اردوگردید.دردوره امانیه وظایف مهم اردورا عهده داربود،بعدازجنگ سوم افغان وانگلیس یعنی حصول استقلال کشور،وشکست انگلیس،موصوف به رتبه سپهسالاری نایل گردید. طی مدت زمانی،اختلافات بین او وامان الئد خان بروزنمود، ودرسال 1924بحیث وزیر مختارافغانی درپاریس مقررشد.موصوف در سال1928  به اساس دعوت احمدشاه خان پسرکاکایش جهت اشتراک دراغتشاش علیه دولت به پکتیا مراجعه نمود.بهمکاری متعصبین مذهبی عقبگرا،وکمک مالی ومعنوی دولت انگلیس،علیه دولت وقت، بانیرنک خاص بغاوت نموده،پس ازشکست حبیب الئد کلکانی قدرت رابدست گرفت.تهداب سلطنت نادرشاه با قانون وعهد شکنی گذاشته شد.

   نادرشاه باجلوس برتخت پادشاهی مرام حکومت خویش رادر10فقره اعلان نمود. باآنکه نظربه قوانین دوران امانیه ارتجاعی بود،امابه تطبیق همان احکام وفرامین ارتجاعی نیز اقدام نه نمود.اینک خلاصه بعضی فقرات فرمان مذکوررایاد آورمیشویم:

  1ـ حکومت موجوده موافق بااحکام دین مقدس اسلام ومذهب حنفی امورمملکت رااجرا خواهد کرد. برای انیکه شریعت غرای محمدی درامورمملکتی قایم ودایم باشد.

ریاست شورای ملی،وزارت عدلیه  مسئول میباشد.....موافق به احکام دین،اهالی افغانستان بدون امتیازقومیت ونژادباهم برادرودرحقوق  مساوی یکد یگرشناخته میشوند.حجاب در افغانستان موافق به دین وشریعت محمدی قائم خواهد بود...          .  

    2ـ منع شراب نوشی ومجازات آن طبق احکام شریعت اسلامی.....وهرگاه ماموردولت شراب بنوشد برعلاوه جزای شرعی ازماموریت طردمیشود.

  3ـ تنظیم اردو وافتتاح مکتب حربیه درپلان داشت.

4ـ سیاست خارجی کشورازنظرشکلی تا حدودی شباهت به دوره امانیه داشت.

  5ـ استخدام مامورین،سپردن کاربه اهل کار،سیستم مخابرات،تیلفون،تیلگراف وپست.     6ـ سیتم مالیات وگمرکات به شکل دوران امانیه.

  7ـ ایجادمناسبات تجارتی بادول خارجی,استفاده ازمعادن،طرح سیستم آبیاری وتمدیدخط آهن وعده داده شد.                                                                                          

8ـ ایجاد معارف (علم وفن) به انعقاد شورای ملی موکول گردید.

9ـ تشکیل شورای  ملی.

  10ـ تشکیل کابینه وتعین صدراعظم...(شماره اول سالنامه کابل سال1311 )

  نشراین سند به شکل رسمی،جهت فریب اذهان مردم کشوروجهانیان بود،ولی درعمل یک دولت مرتجع ومملوازترورواختناق را بوجودآورد.چنانچه چندروزبعد شاه درقصر گلخانه درمجلس عمومی راجع به سیاست دولت چنین اخطارداد:(حکومت موجود نخواهد گذاشت که مثل دوره امان الئدخان هرکس بتوانددرسیاست حرف بزند..........) صفحه 44جلددوم افغانستان درمسیرتاریخ اثرمیرغلام محمدغبار.

نادرشاه باتبلیغ اینکه شاه سایه خداوند(ج) میباشد،رژیم فیودالی رادرنقاب مذهب  بوجود آورد.چنانچه جارج آرنی درصفحه 24اثرخودبنام افغانستان..... مینگاردکه:(پستهای مهم حکومت را به رهبران مذهبی داد،ومجمع علما راتاسیس کرد تاآموزش برمبنای اساسات اسلامی  صورت گیرد.)

  به اساس ماده اول قانون اساسی، نادرشاه به صورت قطعی حرکت اصلاح طلبانه امان الئدخان را بطرف یک دولت عقبگرا سوق نمود.گرچه درظاهرامررژیم نیمه پارلمانی راکه پادشاه کابینه راسرپرستی مینماید.واز نظرتیوری دربرابرپارلمان مسئولیت دارد، ترسیم نمود.وعلاوه تاًچنین اضافه کرده بود که برده گی وزندانی کردن افراد بدون حکم محکمه منسوخ میباشد،تعلیمات ابتدائی رااجباری وانمود کرد.امابرعکس مندرجات قانون، عمل مینمود.چراکه اورگان ثلاثه کشورتوسط شاه وبرادرانش باخشونت رهبری میگردید ، بخصوص هاشم خان که پست صدراعظم راعهده داربود. با تعقیب سیاست ظالمانه عبدالرحمن خان مرتکب جنایات متعدد گردید.

دراکتوبر1931اصولنامه اساسی  را تصویب نمود.وشاه برای مردم کشوروجهانیان تمثیل نمود که شاهی مشروطه را پایه گذاری نموده است.طورمثال از بعضی موادی اصولنامه مذکوریادآورمیگردیم :    ماده 9 تساوی اتباع افغانی بدون تفریق دین ومذهب.

  ماده 11ـ مصونیت شخص واینکه هیچکس بدون امرشرع واصولنامه توقیف ومجازات نمیشود.                                                                                                   ماده 13ـ تساوی حقوق افراددروظایف مملکتی واستخدام حکومتی تامین گردیده .

  ماده 16 مصئونیت مسکن وجایداد تصریح شده.

درمواد17/18/19  ضبط املاک واموال,مصادره ــ بیگاری ــ انواع زجروشکنجه تحریم گردیده. درماده23 آزادی مطبوعات بشرطیکه مخالف مذهب نباشدوعده داده شده بود.

  درماده76 از مسئولیت وزراء درنزد شورای ملی متذکرشده بود.

  مرحوم غبارازعدم تطبیق مواداصولنامه درطول چهارسال سلطنت نادرشاه درصفحه 105 افغانستان درمسیر...متذکرشده است.وعلاوه نموده که تمام قوانین مدنی وجزائی سابق راملغی قراردادودرفیصله جات احکام شرعی،اکثراَشخص شاه ویابرادرانش تصمیم گیرنده بودند. جزا اکثراً شکل فردی رانداشت بلکه شکل فامیل وحتی منطقوی رانیزداشت . طورمثال: ـ کشتاردسته جمعی حبیب الئد کلکانی وهمراهان او.جارج آرنی درصفحه 28 افغانستان گذرکاه...مینویسد که (حبیب الئد راهرگز کسی دستگیرننموده بود.برعکس او به اساس یک دسیسه به دام افتاد. اودرحالیکه به مقاومت خودعلیه نیروهای طرفدارنادرادامه میداد،نادردرقرآنکریم مهرکرده بودکه هرگاه حبیب الئدجنگ علیه دولت را پایان دهد. او و همراهانش بخشیده خواهندشد.این قرآنکریم مهرشده راحضرت شوربازار،که مورد اعتماد حبیب الئد بودنزد اوبرد.اگرچه مشاورینش اوراازاین دسیسه برحذرساختند،مگراوبه خاطر عقیده راسخ بقرآنعظیم الشان داشت،باحضرت شوربازاربه کابل آمد،امانادرشاه خلاف وعده اسلامی خودعمل کرده ناجوان مردانه وخلاف سوگندبه قرآنکریم حبیب الئد ورفقایش راتیرباران کرد.

ـ کشتاردسته جمعی(جمعیت جوانان افغان) که همه شان جوانان تحصیل کرده وچیزفهم بودند.آنها بدون استنطاق ومحاکمه به توپ پرانده ،ویا تیرباران گردیدند. 

   ـ قتل غلام نبی خان چرخی و 18 نفر  از خاندان چرخی را بشمول غلام نبی خان وغلام جیلانی خان در اثرمخا لفتی که با آنها داشت به قتل رسانید وبتاریخ 16عقرب1311 وبعدا اکثر اعضای فامیلش زندانی گردیدند. 

   ـ کشتاردسته جمعی محمدولیخان نائب السلطنه امان الئدخان بایک تعدادرجال حکومت امان الئد خان.

   ـ کشتارمردم کاپیسا، پروان درهمان سال اول سلطنت نادرشاه بهانه ئی راترتیب ،مال ودارائی مردم  شمالی به کمک مردم جنوبی تاراج وتعدادزیاد شان کشته شد.وبعدازانتقال اسیران به کابل دریک روز پنجاه نفرمردم شمالی اعدام کردند. 

  ـ درسرطان سال 1309 محمدگلخان بریاست ولایت شمال تعین گردید ومظالم زیاد درحق مردم شمال کشورطبق سیاست رژیم وقت انجام داد وتخم نفاق رابین مردم شمال وجنوب کشت نمود.چنانچه در قاموس مذکورمانند بادارش جزا تنها برای مجرم داده نمیشد،بلکه اعضای فامیل,دوستان وهمسایه گان نیزمجازات میگردیدند.درحالت صلح کاراجباری , بیگاری و....که خلاف موازین حقوقی واخلاقی بود. انجام میداد.ودرلشکرکشی فوق (2378 میل تفنگ ,170میل تفنگچه  39384 دانه طلا ,149206 سکه نقره راازمردم آنولا به یغما گرفت واینکه چه مقدارمردم حشری و نظامی چپاول نمودند شامل این حساب نمی باشد.شخص محمد گلخان 15 نفررااعدام 617 نفررازنجیر پیچ بکابل فرستاد و3600 نفررامحکوم به اعمال شاقه کرد که ذریعه انها سرک راه پنجشیرراتاکوتل خاواک تهانه های عسکری اعمارنموده،ویک فرقه عسکری را درانجا جهت سرکوب مردم جابجا نمود. (مثالهای خوبی از قانون شکنی میباشد.).ودرطول دوره ولایت محمد گلخان صدها جنایت وقانون شکنی دیگربعمل آمد که چند نمونه آنرا یادآورمیگردیم:محمدگلخان برعلاوه که سرایخواجه مرکزکوهدامن، مرکزتجارتی واداری شهرچاریکار رانیزحریق نمود. علاوتاَ محمدگلخان بعدازبین بردن قیام کننده گان نه تنها خانه های شان رابه آتش میزد دهات سرسبزآنهارانیزتخریب وبه آتش میکشید.                                                 مثال دیگر:شخص مخالف دولت درچاریکارتوسط افراد محمدگلخان کشته شد,ملک سلطان محمد جسد رادفن کرد ,ملک سلطان محمد بجرم دفن کردن باغی دولت کشته,خانه اش را آتش زدند.وجسدازقبرکشیده شد.سرمقتول راازتنش جدا,وبه کابل نزد نادرشاه ارسال کردند واین شیوه بریدن سرازکله مناره های عبدالرحمن خان,وارسال آنرا بمرکزنزد شاهان خونخوار،میراث دوره خلفای بنی امیه بود که دوباره آنرارژیم نادرشاه مروج نمود.      درحمله بالای مردم شمالی بازهم ازسیاست بهم انداختن اقوام کشورکارگرفت.دراین مرتبه لشکرحشری مرکب ازمردمان احمدزائی,کروخیل,جاجی، منگل وزیری ,ورک میدان  وتگا وکه مشتعمل بربیست وپنجهزارتفنگدارمیشد.واین تعدادغیراز قوای منظم دولتی بود. قوای حشری دراین حمله اقدام به چوروچپاول،تاراج منازل،تخریب خانه ،باغها حریق قلعه ها ،لت وکوب اهالی ،شکنجه های مختلف،درصورت عدم اطاعت زنان شان را احضارنموده، در محضرعام ویا فروبردن سوزن درپستان زنان وسایراعمال ضدانسانی رامرتکب میشدند .(صفحات 38الی 81 اثر غبار)                                                    ـ بهمین شکل شاه محمود خان برادرنادرشاه وزیرحرب درسال1309 هجری بمدت هشت ماه در ولایات شمال که قطغن یاد میگردید اجرای وظیفه نمود.مانندبرادرخود مرتکب جنایات مختلف,تخطی ازقوانین پرنسیپهای حقوقی,انسانی و اخلاقی گردید.موصوف ابتدا بااردوی مجهزچهل هزارنفری که مرکب ازدسته جات حشری مردم پکتیا که شامل اقوام وزیری,مسعود ,جدران  وسایراقوام بود,اقدام به قتل وکشتارمردم جهت ایجادترس و هراس بین مردم نمود.چنانچه غباردرصفحه 77 افغانستان در مسیر تاریخ مینویسد که: (شاه محمودخان شهرخان آباد رامرکزگرفت ویک دستگاه شدید نظامی ومطلق العنان برپاساخت.این دستگاه تمام ولایات بزرگ قطغن را بحیث دشمن تلقی کرد،عملاَوحشت بیسابقه ایجا د نمود،درحالیکه متمرد تنها ابراهیم بیگ وقوه کوچک هفتصدنفری اوبود وبس..... زنان محبوس درسرای جمشیدخان مورد تعرض وهتک عصمت محافظین قرار گرفت وچنان دستگاهی برپا کردکه باسلطنت مرکزی افغانستان فرقی نداشت.این دستگاه بدون محکمه ، زندان های جدید احداث و صدها نفر بیگناه، بشمول زنان ومردان مالامال نمود.شکنجه خانه ها  پرازچوب وتازیانه وقین وفانه دایرگردیده کشتارها واعدامهای دسته جمعی بعمل آمد......) قراراظهارمیرزامحمدیوسف مدیرقلم مخصوص شاه محمودخان تعداداعدام شده گان درخان آباد ازهفتصد نفربیشتربود.برعلاوه سایرجنایات وزیرحرب

 

درآن مناطق،درحدودیکهزارخانوارترکمنی رابه  شمول زنان ,اطفال وپیران راپای پیاده تحت نظرقطعه سواره نظام درهوای گرم به کابل انتقال نمود.هرگاه توان پیاده آمدن را نمیداشتند,طبق هدایت وزیرحرب کشته میشدند.چون سیاست آن رژیم(تفرقه به اندازو حکومت کن) بود.مردم حشری جنگ قطغن زمین راحین بازگشت مورد تفقد قرارداد،برعلاوه پول نقد،مدال سرکوبی اشرارقطغن راجدیداٌ ترتیب وبه مردم حشری اعطا کرد.ونفاق جدیدی رابین مردم کشورما کشت کردند.قانون شکنیهای متعدد که صفحات /24 و/25/ کتاب افغانستان گذر....اثرجارج آرنی ـ صفحات 73الی80 افغانستان درمسیر .. . اثرغبار،صفحات کتاب مردی درحریق تاریخ درج میباشد.

  بدستورنادرخان،تابستان 1930درگرماگرم رخدادهای کوهدامن،عبدالرحمن لودی-شاروال کابل کشته شد.نعش سوراخ سوراخ وتیرباران شده اورا برسر خری نزد همسرش به شور بازاربرده شد.جایداد وی ضبط گردید و گذشته ازاین ها، مرده اومتهم به کفر والحاد ومیگساری وباده پیمایی گردید. همچنان تاج محمدپغمانی با توپ پرانده شد.همین گونه، فیض محمد باروت سازرااعدام کردند که پیش ازاعدام نادرخان را به باد ناسزا گرفت و دشنام داد.محی الدین آرتی، درآغاز به ترکیه گریخت وسپس رهسپارهند شد، مگر گرفتار،ودرپیشاورکشته شد.میرغلام محمدغبارده سال رابصورت رقتبار درزندان و تبعید بسربرد.بستگان او ازکاراخراج شدندوفرزندانش را به مکتب راه ندادند.همه این و دیگر شکنجه ها و جزا ها بدون دادگاه  و تحقیق  انجام شدند. همچنان مرحوم غبار که از نزدیک شاهد و ناظر دگرگونی و تحول در عرصۀ معارف کشور درسالهای پادشاهی امان الله خان و محمدنادرخان بود از سیرمعارف در دورۀ سلطنت محمدنادرشاه و سیاست شاه در مورد معارف می نویسد: «نخستین کاریکه سلطنت نمود، انسداد مدارس زنانه، انجمن نسوان کابل و جریدۀ ارشاد نسوان بود. شاگردان افغانی را ازکشور ترکیه اجباراً رجعت داد و در زیر برقع و دلاق مستور نمود. وحتی نه نفرازاینها را بمجرد رسیدن به کابل زندانی نمود.درپایتخت محصلین صنوف عالیۀ لیسه های امانی، امانیه و حبیبیه را با تلقین و تحریک ازادامۀ تحصیل بازداشت، و بعضی را بنام کلان سالها ازمدارس اخراج کرد. زیرا سلطنت ازتربیۀ افراد سابق بیم داشت ومصمم بود تا نسل جدیدی راپرورش دهند که کورکورانه از دولت اطاعت نمایند. همچنین دولت درتمام کشور مدارس متوسطه و ثانوی را به بست، وفقط درکابل چند لیسه  سابق را در برابر خارجیها برای نمایش نگهمیداشت.وآنهم درتحت اد ارۀ نظامی  بعضی مدیران مدارس، مخصوصاً معلمین هندوستانی،که شاگردان را دشنام میدادند و لت و کوب میکردند. شاگردان مجبور بودند هر روزهنگام ورود مدیر درصحن مدرسه صف کشیده سلام نظامی ادا کنند، و با اندک فروگذاشت در برابر تمام صنف ها قفاق کاری شوند و در صورت اندک مقاومت ازمدرسه طرد میگردند. آقای علی محمد وزیر معارف شخصاً در مکتب صنایع کابل چهارنفر محصل رشید را بگناه آزاد حرف زدن، روی میز بخوابانید و توسط چپراسیها مثل دزد وخاین ملی چوب بسیاری زد.هیچ متعلمی قادر نبود که درمدرسه ازسیاست حرف بزند،وسعی می شد که جوانان نورس،جبون ومتملق حتی جاسوس بارآیند.  درنتیجه طوریکه بملاحظه رسید رژیم نادرشاه یکی ازدوره های سیا،اختناق،ظلم وستم درکشورما بود. که قانون و قانونیت بمعنی واقعی آن دررژیم مذکورمشاهده نمیرسید.دولت (قوای ثلاثه) بدست برادران شاه وسایراعضای فامیلش قرارداشت. چون یک تعداداعضای فامیل مذکوردرخارج کشوربزرگ وتربیه شده بودند.وقتیکه داخل کشورآورده شدند. ازمردم وجامعه فاصله گرفته،دورخود پیچیده بودند.با کلتور،عنعنات ووضع اقتصادی و زنده گی اکثریت مردم شناخت کافی نداشتند.وطبق سیاست باداران شان وروحانیون وابسطه بدربارکه همه آنها ازیک سرچشمه آب میخوردند, یکجا شده,نقاب دین و مذهب رابررخ خودکشیدند.وملت افغان راازیکطرف چپاول نمودند.وازخون وگوشت آنها زندگی پرعیش راسپری کرده.وازجانب دیگربا تعقیب سیاست تفرقه بیاندازوپادشاهی کن اقوام وطن رابنامهای مختلف به جان هم انداختند.که تاحال بعضاَ اثرات همان جنایات بمشام میرسد.درظاهر بعضی قوانین راجهت اغفال ذهنیت هموطنان ماو جهانیان تدوین نموده، ولی درعمل مانع تطبیق قانون میگردیدند. ازقانون وقانونیت وحکومت قانون کمتراثری بملاحظه میرسید.   


February 8th, 2009


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
علمي و معلوماتي